۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

مرزدار تشنۀ سرزمینم

مرزدار تشنۀ سرزمینم

مرزدار تشنۀ سرزمینم

جزئیات

یادداشت

25 مرداد 1400
خوزستان؛ فرزند غیور انقلابم، این روزها حال خوشی ندارد. سینه‌ داغدارش دچار سرفه‌های خشک است و چشم‌های به خون نشسته‌اش، نای باریدن ندارد. جانباز جنگ است و زخم‌هایش قبل از آن که رو به بهبودی رود، کاری شده است. او نگهبان مرزهای ایران است. سربازی وفادار که هنوز هم می‌توانی در جای‌جای تنش شکاف ترکش‌ها و خمپاره‌ها را بیابی.
اگر خواستی شرف و غیرت و آبروداری را معنا کنی، می‌توانی از هجای نامش مدد بگیری.
خوزستان من، این روزها گرفتار دولتی بی‌تدبیر و ناامید، از تشنگی دارد جان می‌دهد. در حالی‌که من و تو، هموطنم، ساکتیم و نظاره‌گر.
خوزستان، سرزمینی با مردمی فقیر و سخت‌کوش که سالیان سال است با هر شرایطی سوخته‌ و ساخته‌، این‌بار از حداقل امکانات حیات نیز بی‌بهره‌ است.
سزا نیست که خاکی پهن شده بر مخازن نفت و گاز، در جوار کرخه؛ طولانی‌ترین رودخانه ایران و محیط شده بر کارون خروشان، اینطور دچار کابوس شود.
خوزستان روزی با تمامیت خود در برابر دشمن ایستاد و پیشانی خونین ایران شد و حالا نوبت ماست که وظیفه خود را در قبال سرزمین نخل‌های سرجدا انجام دهیم.
وظیفه ما این است که غرق در رفاه‌طلبی خود، بی‌تفاوت در برابر شرایط خوزستان نباشیم و طالب خون دو جوانِ از دست‌رفته در جنوب، امکانات اولیه زندگی را برای مردم خونگرم جنوب مطالبه کنیم.
هرچند که قطعا آهِ مظلومیت زنان عشایر خوزستانی و عرق شرم پدران سرزمین جنوب، روزی دامن ظالمان را خواهد گرفت.

نویسنده: زهرا عابدی

مقاله ها مرتبط