۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

قدرت حل مسئله

قدرت حل مسئله

قدرت حل مسئله

جزئیات

یادداشت

28 مهر 1401
بیش ‌از ۴۰ سال از عمر انقلاب اسلامی می‌گذرد. سالیان سال است که دشمنان به بهانه‌های مختلف دست از سر نظام و ملت عزیز ایران برنمی‌دارند.
غائله‌های مختلفی را به بهانه‌های واهی هر روز با پشتیبانی دشمنان خارجی و داخلی به پا کرده‌اند؛ قلع و قمع اموال عمومی تا گرفتن جان مردم و نیروهای نظامی و انتظامی و...
این نابخردان از خدا بی‌خبر، از منافقین مزدور گرفته تا گروه‌های تجزیه‌طلب، با روح و روان مردم عزیز ایران بازی می‌کنند و نه تنها دلسوزی‌ای برای ملت ندارند بلکه نوکر حلقه به گوش اربابانی هستند که جز منافع خودشان، به موضوع دیگری اهمیت نمی‌دهند.
کافی‌ست تاریخ مصرف آن‌ها به اتمام برسد و یا فرامین و نقش‌های‌شان عوض شود تا به زباله‌دان تاریخ بپیوندند. تاریخ معاصر گواهی برای لمس این امر است. اینان در این دنیا نشخوارکننده‌ای بیش نیستند و در آن دنیا آب زقوم و آتشی که وعده‌اش را حضرت حق داده برای‌شان آماده است.

اما سخن با مردم عزیز و جوانان ایران است؛ شما ملتی هستید که در رژیم گذشته، برای سال‌های متمادی، آمریکایی‌ها از شما حق توحش گرفتند. برای یک آزادی ساده در شهر و روستای خود باید از آن‌ها اجازه می‌گرفتید. هیچ زیربنایی که آینده‌‌تان را تضمین کند نداشتید و همیشه جزو کشورهای جهان سوم و عقب‌مانده به حساب آمدید. پدران و مادران‌ و جوان‌های‌‌تان از این زندگی به‌ظاهر آزاد ولی در اسارت سالیان سال درد و زجر کشیدند. جوانان این مملکت نتوانستند برای خود دکتر و مهندس و مدیر باشند بلکه تنها ابزار و زیردست انسان‌هایی خودخواه و فاسد بودند. شخصی اگر حرفی می‌زد که بوی استقلال و آزادی می‌داد در نطفه خفه می‌شد. همه این‌ها در تاریخ مستند و مکتوب ‌است. خود رژیم منحوس پهلوی نوکر و عروسک خیمه‌شب‌بازی غربی‌ها بود. فساد و تباهی همه‌جا را گرفته بود و کشور هیچ‌گونه سخت‌افزار و نرم‌افزار بنیادی نداشت. کسی ما را به‌ عنوان قطب صنعتی، علمی، گردشگری و هزاران پتانسیل دیگر که درش نهفته بود نمی‌شناخت. غارت و چاپیدن ملت، اموال عمومی، ذخایر نفت و گاز و هزاران نعمت دیگری که جزو دارایی ملت ایران به حساب می‌آمد، امری عادی و ‌روزمره بود.
غربی‌ها پادشاهی را برای حکومت بر ملتی دانا و توانا تعیین کرده بودند که خودش و خانواده‌اش و حکومت و دربارش فاسد بودند. همه این‌ها را در تاریخ شفاهی حکومت پهلوی که نوشته خود آن‌ها در خارج از کشور است و بدون دخل‌ و تصرف و دخالت جمهوری اسلامی به چاپ رسیده است، می‌توان خواند و با ذره‌ای بصیرت خیانت‌ها و فسادها را لمس کرد.

امروز جمهوری اسلامی بعد از ۴۰ سال دارای کارنامه‌ای است که کشور را در تیتر اول رسانه‌های دنیا قرار داده است. لحظه‌ای باید درنگ کرد. چقدر زحمت برای این استقلال و پیشرفت کشیده شده‌است؟ بعد از رژیم پهلوی برویم تحقیق و تفحص کنیم و وجدان‌مان را صادقانه قاضی کنیم؛ آیا خیانت شده ‌است یا پیشرفت و آبادی؟
ما را چه شده ‌است که جوانان امروز وطن گاهی به ‌دنبال افرادی فرصت‌طلب و تجزیه‌طلب می‌روند و وقتی در فرصتی با آن‌ها صحبت می‌کنی اعتراف می‌کنند که ما جوگیر شدیم و کسی با ما صحبت نکرده است. این ‌همه کارهای زیربنایی در موضوعات مختلف شده است؛ بهتر است بار دیگر و در یک بازنگری اساسی اشتباهات خود را حلاجی کنیم. ما همه از یک خانواده هستیم و باید مشکلات در خانه را با آرامش حل کنیم. برادر و خواهر نباید به جان یکدیگر بیفتند و اموال و جان‌شان را برای عده‌ای فرصت‌طلب و فاسد هزینه کنند. در هر جامعه‌ای اگر نفوس با هم بودند و توانستند در راستای مشکلات یکدیگر قدم بردارند، مطمئن باشید افراد موذی و نابخرد که با دید مغرضانه و مجرمانه در صدد ایجاد تفرقه در اجتماع هستند، کاری پیش نمی‌برند.
جوانان و مردم عزیز نعمت سلامتی و امنیت امری نیست که به آسانی به دست‌مان رسیده باشد. مواظب باشید سوریه، افغانستان و عراق را تجربه نکنیم خدای‌ناکرده.
صد البته ملت ایران پیرو امام حسین(ع) هستند. اگر هم گاهی بعضی از جوانان فریب منافقین، داعشی‌ها و تجزیه‌طلب‌ها را بخورند خیلی زود به خود می‌آیند. ما باید همه آگاه و با بصیرت باشیم و دست در دست همدیگر اجازه ندهیم دشمن به صفوف متحد ما نفوذ کند. باید پایدار و استوار در مقابل هجمه دشمن ایستاد و مشکلات و ناملایمتی‌ها را که در جبهه خودی است با تذکر و انتقاد سازنده حل کرد.

نویسنده: زهرا عابدی

مقاله ها مرتبط