۰۲۱-۷۷۹۸۲۸۰۸
info@jannatefakkeh.com

وطنم! ای شکوه پابرجا

وطنم! ای شکوه پابرجا

وطنم! ای شکوه پابرجا

جزئیات

نگاهی به اتفاق‌های اخیر در ایران و ناکامی دشمنان

9 دی 1398

شاید برای ما که مشغول کارهای روزمره و دست‌ و پنجه نرم‌ کردن با مشکلات زندگی مثل گرانی‌های سرسام‌آور بودیم، باورکردنی نبود که به‌ یکباره این خبر در رسانه‌ها، خبرگزاری‌ها و فضای مجازی منعکس شود که: «بنزین، گران و سهمیه‌بندی شد.»

از صبح روز جمعه ۲۴ آبان‌، هر کس به پمپ ‌‌بنزین رفت تا باک خودرویش را پر کند، متوجه شد در صورت داشتن کارت سوخت، مقدار محدودی بنزین ۱۵۰۰ تومانی برایش شارژ شده و بقیه را باید لیتری سه هزار تومان بپردازد. غافلگیر شدن در وهلۀ اول یک امر طبیعی بود ولی پذیرفتن این مسئله کار آسانی نبود. تقریبا هیچ کسی آمادگی روبه‌رو شدن با چنین شرایطی را نداشت.

***اغتشاشات گرانی بنزین

صبح شنبه ۲۵آبان با قطعی شدن گرانی بنزین، صدای اعتراض مردم در تعدادی از شهرها بلند شد. در ساعات اولیه، اعلام نارضایتی به صورت تجمع در برخی معابر اصلی، میادین و خیابان‌ها و سر دادن شعارهایی با محتوای اعتراض به گرانی بنزین و اوضاع نابسامان معیشتی بود. نیروهای حافظ امنیت کشور از همان دقایق ابتدایی حضور داشتند و مراقب بودند شرایط از حالت عادی و آرام خارج نشود. کار ‌به تدریج به پارک خودروها وسط خیابان و راه‌بندان‌های عمدی کشید. کم‌کم عده‌ای شعارها را از حالت عادی خارج کردند و محتوای سیاسی به آن دادند و برخی فحاشی به مسئولان نظام را هم اضافه کردند. در چند شهر، اوضاع از حالت عادی خارج نشد و تجمع‌ها به شکل مسالمت‌آمیز پیش می‌رفت، اما شهرهایی هم بودند که رخدادها به شکل دیگری در آن‌ها رقم‌ می‌خورد.

***

از بعد از ظهر روز شنبه، موج‌سواری عده‌ای با سنگ‌پرانی به طرف حافظان امنیت مردم شروع شد. بعد از آن، تیم‌های کوچک چند نفره و از قبل سازمان‌ یافتۀ اشرار، رفتارهای خشنی را شروع کردند که تاکنون بی‌سابقه بود. آن‌ها با ابزارهای خاص تخریب و آتش ‌زدن و سلاح‌های سرد و گرم، آشوب طرح‌ریزی ‌‌شدۀ جدیدی را به وجود آوردند. شیوه اجرا و حجم تخریب و خسارت‌ها بسیار گسترده‌تر از اغتشاش‌های سال‌های قبل بود. حمله به مراکز نظامی و انتظامی و پایگاه‌های بسیج، راه‌بندان عمدی، از کار انداختن و خسارت‌ زدن به دوربین‌های مداربسته شهری، استفاده از ابزارهای خاص برش و انبرهای بلند، بریدن قفل مغازه‌ها و فروشگاه‌های بزرگ و غارت اموال و آتش‌ زدن آن‌ها، آتش ‌زدن پمپ‌بنزین‌ها، بانک‌ها و خودروهای شخصی و دولتی با مواد آتش‌زای از قبل تهیه‌ شده، حمله به نیروهای انتظامی، نظامی و بسیجی با سلاح‌های سرد و گرم و به شهادت رساندن چند نفر از بهترین فرزندان میهن و زخمی کردن تعدادی دیگر، تیراندازی بی‌هدف و عمدی به مردم عادی، تخریب اموال عمومی در معابر، خیابان‌ها و میادین، خسارت ‌زدن به مراکز درمانی، داروخانه‌ها، پایگاه‌های اورژانس و آتش‌نشانی و جلوگیری از خدمت‌رسانی آن‌ها و تخریب و آتش ‌زدن اماکن مذهبی و حوزه‌های علمیه و اهانت به قرآن کریم، همه و همه حکایت از این داشت که اشرار سازمان ‌یافته به عنوان عوامل و مزدوران دشمن، قصد دارند یک فتنه و آشوب جدید و دامنه‌دار خلق کنند که هدف اصلی آن از بین بردن امنیت جامعه است.

***

در این اتفاق‌ها، موارد و نکاتی وجود دارد که اهمیت آن‌ها بسیار زیاد است:

اول: تدبیر و تصمیم هوشمندانه رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالی) در حمایت از مصوبه سران قوا که در حقیقت آبی روی آتش فتنه‌های دشمنان و عامل حفظ آرامش و انسجام ملت بود.

دوم: مدیریت و کنترل صحیح آشوب‌ها از طرف حافظان نظم و امنیت کشور یعنی نیروی انتظامی، سپاه و بسیج که در کم‌تر از سه روز، اغتشاش‌های گسترده در چندین استان از قبیل تهران، البرز، کرمان، خوزستان، اصفهان و فارس را مهار کردند و اوضاع را به حالت عادی برگرداندند.

سوم: آشکار شدن نیت‌ پلید دشمنان انقلاب اسلامی و حامیان اشرار و آشوبگران اخیر شامل آمریکا، رژیم صهیونیستی، آل‌سعود، سلطنت‌طلبان، منافقین و برخی دولت‌های غربی مثل فرانسه و انگلیس که از هر فرصتی برای ضربه‌ زدن به انقلاب اسلامی سوءاستفاده می‌کنند و این نکته‌ای بود که دستگیر شدگان جریان‌های اخیر به آن اعتراف کردند.

چهارم: نکته‌ای که به مسئولان و مخصوصا دولت برمی‌گردد حفظ هوشیاری در همه وقت و همه حال و گرفتن تصمیم‌های درست و بجا است. مسلما اجرای طرح سهمیه‌بندی و اعلام گران‌ شدن بنزین به‌طور ناگهانی و بدون فراهم‌ کردن زمینه‌های لازم، روش صحیحی نبود و بسترساز سوءاستفاده دشمنان و عوامل آن‌ها و به راه افتادن آشوب شد. آشوب و اغتشاشی که علاوه بر از دست رفتن جان عده‌ای از مردم بی‌گناه و ریختن خون بهترین و پاک‌ترین جوانان میهن، خسارت مادی بیش از دو هزار میلیارد تومان روی دست مردم و کشور گذاشت.

پنجم: تبلیغات گسترده و حمایت دامنه‌دار و جنگ روانی رسانه‌های ضد‌انقلاب و معاند خارج از کشور در حمایت از اشرار و آشوبگران نیز بسیار بااهمیت بود. این رسانه‌ها جریان عادی برنامه‌های خود را قطع کردند و به پوشش ویژۀ اخبار و اتفاق‌های داخل ایران پرداختند. البته آن‌ها مثل همیشه از تکنیک‌های عملیات روانی از قبیل پخش فیلم، تصاویر و اخبار جعلی و غیرمرتبط، دروغ‌پردازی و بزرگ جلوه دادن اتفاق‌ها، ساخت آمار غیرواقعی از تلفات انسانی و پخش گستردۀ آن، تشویق آشوبگران به تخریب و حتی آموزش‌ دادن نحوۀ وارد کردن خسارتِ بیش‌تر به اموال و اماکن عمومی و شخصی استفاده کردند. البته این جنجال رسانه‌ای با قطع اینترنت بسیار کم‌اثر شد و هدایت و هماهنگی آشوبگران از طریق فضای مجازی را از بین برد.

در این میان نباید از حمایت‌های واضح دشمنان و خوشحالی آن‌ها از این آشوب‌ها گذشت. به عنوان نمونه می‌توان به سخنان برایان هوک نماینده ویژه وزارت امورخارجه آمریکا اشاره کرد. او گفت: «از اعتراضات اخیر در ایران بسیار خشنودیم و به فشار حداکثری اقتصادی علیه ایران ادامه می‌دهیم.» یا وزیر امورخارجه رژیم صهیونیستی که خواستار ادامه فشار حداکثری آمریکا علیه ایران شد و با توجه به اتفاق‌های به وجود آمده، این فشارها را مفید دانست. یا این‌ که ترامپ و نتانیاهو با وجود اشغالگری و چپاول و به راه ‌انداختن جنگ و فتنه و ریختن خون هزاران انسان بی‌گناه به‌خصوص در کشورهای مسلمان، نگران اشرار و اوباش و اوضاع داخل ایران شدند که با طرح‌ریزی و حمایت مادی و معنوی خودشان به میدان آمده بودند.

ششم: حمایت همه‌جانبه و راهپیمایی مردم شهرهای مختلف ایران اسلامی از نظام و محکوم‌ کردن حرکت دشمنان و اشرار در به آشوب کشیدن کشور که به صورت خودجوش و بلافاصله بعد از شکست پروژۀ ناامن‌سازی ایران کلید خورد و در روز چهارم آذر به اوج خود رسید. این حماسه نشان داد که مردم ما اگرچه به وضع موجود و مشکلات عدیدۀ اقتصادی و سوءمدیریت در کشور معترض هستند، اما هم‌چون همیشه محکم و بااعتقاد بر سر آرمان‌های انقلاب اسلامی ایستاده‌اند.

***

در پایان لازم است یادآور شد که مردم مومن و انقلابی با داشتن بصیرت لازم، مثل همیشه پشت‌سر و حامی ولی‌فقیه و رهبر بی‌نظیر انقلاب اسلامی باشند و رهنمودهای ایشان را اجرا کنند. در مسئله حمایت ایشان از تصمیم سران قوا، چه بسا عدۀ قلیلی از نیروهای انقلابی دچار تردید شدند که در جواب آن‌ها باید ضرورت اجرای این طرح را مطرح کرد.

چیزی که آمارها نشان می‌دهد، بعد از حذف این برنامه از دستور کار دولت، شاهد افزایش روزافزون مصرف سوخت در کشور بودیم، به‌طوری که به بیش از ۹۰ میلیون لیتر بنزین در روز رسید. مسئولان در دولت و وزارت نفت که بدون در نظر گرفتن تبعات فقدان کارت سوخت و سهمیه‌بندی تصمیم به حذف آن گرفتند، بالاخره پذیرفتند که اقدام درستی انجام نداده‌اند و باید به روال قبل برگردند.

با این که نحوه اجرای این طرح از سوی دولت مورد انتقاد است و نباید به سادگی از کنار آن گذشت، اما حمایت مقام ولایت از تصمیم سران سه‌ قوه باعث حفظ انسجام و شاکلۀ قوۀ مجریه و به‌تبع آن نظام اسلامی شد و اوضاع کشور را خیلی زود به آرامش رساند و بار دیگر دشمنان قسم‌ خورده را ناکام گذاشت.


نویسنده: مصطفی زمانی‌فر

مقاله ها مرتبط